با فضیلت ترین عمل در نیمه شعبان کدام است؟
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۲۷۰۸۱
به گزارش خبرنگار مهر، نیمۀ شعبان اگرچه شرافتش را وامدار مولود خجستهای است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، در تقویم عبادی اهل ایمان، نیز از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار است. در روایاتی که از طریق شیعه و اهل سنت مانند کتاب کنز العمال متقی هندی نقل شده فضیلتهای بسیاری برای عبادت و راز و نیاز در شب و روز خجسته نیمۀ شعبان برشمرده شده است؛ بنابراین شایسته است افزون بر برپایی جشن و سرور از ساعات با عظمت نیمۀ شعبان بهره برد و غافل نشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعمال بسیاری برای شب و روز نیمه شعبان بیان شده از جمله آنها غسل و احیا و شب زنده داری به نماز و دعا و استغفار است اما بافضیلت ترین عمل زیارت امام حسین (ع) است. مرحوم محدث شیخ عباس قمی رحمهالله در کتاب گرانسنگ مفاتیحالجنان در خصوص این زیارت میفرماید:
بدان که احادیث بسیار در فضیلت زیارت آن حضرت در نیمه شعبان وارد شده است و بس است در این باب آنکه به چندین سند معتبر از حضرت امام زینالعابدین (ع) و امام جعفر صادق (ع) وارد شده که هر که خواهد مصافحه کند با او صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، پس باید که زیارت کند قبر ابیعبد الله الحسین (ع) را در نیمه شعبان، به درستی که ملائکه و ارواح پیغمبران رخصت میطلبند و به زیارت آن حضرت میآیند پس خوشا به حال آنکه مصافحه کند با ایشان و ایشان مصافحه کنند با او و با ایشانند پنج پیغمبر اولوالعزم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد صلی الله علیه و آله و علیهم أجمعین. راوی گفت پرسیدم که به چه سبب ایشان را اولوا العزم مینامند؟ فرمود به جهت آنکه ایشان مبعوث شدهاند به مشرق و مغرب و جن و انس.
اما الفاظ زیارت، پس دو نحو نقل شده؛ یکی همان زیارت است که برای اول رجب نقل شده، دیگر زیارتی است که شیخ کفعمی در کتاب بلد الامین از حضرت صادق (ع) نقل کرده و آن زیارت چنین است:
میایستی نزد قبر آن حضرت و میگویی:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
ستایش خدای را که بلند مرتبه و بزرگ است
وَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الزَّکِیُّ أُودِعُکَ شَهَادَهً مِنِّی لَکَ تُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ فِی یَوْمِ شَفَاعَتِکَ
و سلام بر تو ای بنده شایسته پاکیزه صفات، من ودیعه میگذارم گواهی خود را نزد تو تا به تو روز شفاعتت مرا نزدیک گرداند
أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجَاءِ حَیَاتِکَ حَیِیَتْ قُلُوبُ شِیعَتِکَ وَ بِضِیَاءِ نُورِکَ اهْتَدَی الطَّالِبُونَ إِلَیْکَ
شهادت میدهم که تو ای بزرگوار کشته شدی اما نمردی بلکه زنده جاوید شدی و دلهای شیعیانت هم طفیل حیات ابدت به زندگانی جاوید امیدوار است و به روشنی نور جمالت طالبان حضرتت به سوی تو ره یافتند
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ نُورُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یُطْفَأْ وَ لاَ یُطْفَأُ أَبَداً وَ أَنَّکَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یَهْلِکْ وَ لاَ یُهْلَکُ أَبَداً
و گواهی میدهم که تو آن نور خدایی که از ازل روشن بوده و تا ابد هیچکس آن را خاموش نتواند کرد و تو وجه باقی الهی که آن وجه باقی از ازل تا ابد هرگز نابود و فانی نخواهد گشت
وَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذِهِ التُّرْبَهَ تُرْبَتُکَ وَ هَذَا الْحَرَمَ حَرَمُکَ وَ هَذَا الْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِکَ
و گواهی میدهم که این تربت پاک کربلا خاک کوی توست و این حرم شریف، حرم مطهر تو و این مکان، جایی است که بدن مبارکت در اینجا به خاک افتاده
لاَ ذَلِیلَ وَ اللَّهِ مُعِزُّکَ وَ لاَ مَغْلُوبَ وَ اللَّهِ نَاصِرُکَ
به خدا قسم که هر کس نزد تو عزیز است هرگز خوار نشود و یار و ناصر تو مغلوب نخواهد گشت
هَذِهِ شَهَادَهٌ لِی عِنْدَکَ إِلَی یَوْمِ قَبْضِ رُوحِی بِحَضْرَتِکَ وَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
این شهادت نزد تو باشد تا هنگام مرگ که روحم را حضور حضرتت قبض کنند و سلام و رحمت و برکات خدا بر جان پاک تو باد.
نماز شب و روز نیمه شعبان
۱. پس از نماز عشاء، دو رکعت نماز بخواند در رکعت اول حمد و سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت دوم سوره مبارکه حمد و سوره قل هو الله احد و نماز را تمام کند، بعد از سلام، سبحان الله ۳۳ مرتبه، و الحمد لله ۳۳ مرتبه و الله اکبر ۳۴ مرتبه.
سپس این دعا را بخواند: «یا من الله ماجأ العباد …».
۲. خواندن نماز جناب جعفر طیار که کیفیت آن چنین است: چهار رکعت است، همانند نماز صبح در نماز اول بعد از سوره مبارکه حمد، سوره اذا زلزلت الارض زلزالها و در رکعت دوم بعد از حمد سوره والعادیات. و در نماز دوم رکعت اول بعد از سوره حمد اذا جاء نصر الله والفتح و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره قد هو الله احد. در این چهار رکعت در حالت قیام بعد از تمام شدن حمد و سوره، ذکر سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا و الله اکبر را ۱۵ مرتبه میگوید و در رکوع ۱۰ مرتبه و پس از رکوع در حالت ایستاده ۱۰ مرتبه و در سجده اول ۱۰ مرتبه و بعد از اینکه سر برداشت و نشست ۱۰ مرتبه و در سجده دوم، ۱۰ مرتبه و پس از آنکه از سجده دوم سر برداشت باز ۱۰ مرتبه که مجموع این تسبیحات ۳۰۰ مرتبه میشود.
۳. خواندن ۴ رکعت نماز: در هر رکعت حمد یک مرتبه و پس از حمد قل هو الله احد ۱۰۰ مرتبه میخواند و بعد از اینکه نماز تمام شد این دعا را بخوانید:
اللّهُمَّ إِنِّی إِلَیْکَ فَقِیرٌ، وَمِنْ عَذابِکَ خائِفٌ مُسْتَجِیرٌ. اللّهُمَّ لَاتُبَدِّلِ اسْمِی، وَلَاتُغَیِّرْ جِسْمِی، وَلَاتَجْهَدْ بَلائِی، وَلَاتُشْمِتْ بِی أَعْدائِی، أَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَأَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَأَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْکَ، جَلَّ ثَناؤُکَ أَنْتَ کَما أَثْنَیْتَ عَلَی نَفْسِکَ وَفَوْقَ مَا یَقُولُ الْقائِلُونَ
خدایا! نیازمند به تو و از عذابت بیمناکم و به تو پناهندهام، خدایا! نامم را از گروه بندگان به گروهی دیگر تبدیل مکن، جسمم را تغییر مده، آزمونم را سخت مکن، دشمنشادم مساز، پناه میآورم به عفوت از مجازاتت و به رحمتت از عذابت و به خشنودیات از خشمت و به تو از تو، ثنایت بس بزرگ است، تو چنانی که خود بر خویش ثنا کردی و برتر از آنچه گویندگان گویند.
۴. خواندن صد رکعت نماز (۵۰ تا دو رکعتی) در هر رکعت یک مرتبه حمد و ۱۰ مرتبه سوره توحید.
۵. شش رکعت نماز در هر رکعت بعد از سوره حمد، سوره یس. تبارک الملک و سوره توحید.
کد خبر 5177573منبع: مهر
کلیدواژه: نیمه شعبان امام زمان حضرت مهدی عج کتاب المراقبات مفاتیح الجنان نیمه شعبان امام زمان حضرت مهدی عج مهدویت قرآن میلاد امام زمان فعالیت های قرآنی فرهنگ مهدویت انقلاب اسلامی ایران کربلا ماه مبارك رمضان میثم مطیعی حجت الاسلام محمد قمی گروههای جهادی عاشورا نیمه شعبان ۱۰ مرتبه رکعت نماز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۲۷۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
گذری بر زندگی و مبارزات حاجیه خانم نوقانی
بانو بتول نوقانی متولد ۱۳۰۹ تنها فرزند دختر مرحوم آیتالله نوقانی، از روحانیان زمان رضاشاه و از مبارزان انقلابی بود، ایشان سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف سپری نمود و امروز سبکبار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.
یک قرن پیش در شرایطی که اوضاع فرهنگی و تحصیلی برای دختران آماده نبود بانو بتول نوقانی تنها دختر آیتالله علی اکبر نوقانی از علمای برجسته در صد سال اخیر و از مبارزان دوره رضاخان و نزدیکان به حضرت امام خمینی(ره) با حمایت پدر بزرگوارش تحصیل را شروع کرد و توانست نقش به سزایی در تربیت چندین نسل داشته باشد.
او که متولد ۱۳۰۹ بود بعد از گذراندن تحصیل در مدرسه فروغ علوم دینی را نزد پدر و برادر مرحومش گذراند و به پیشنهاد بانو طاهایی مدیر مکتب نرجس به تدریس درس کلام، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب پرداخت.
«دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فروغ گذراند، پدرش میگفت: درس بخوان، ولی بیحجاب نشو! این مدرسه سمت دروازه طلایی و اولین مدرسهای بود که در مشهد راهاندازی شده بود. در این مدرسه دخترها اجازه داشتند روسری بپوشند. مدیریت مدرسه دست خانمی به اسم شاهزاده بود.
این خانم آدم معتقدی بود و به عوامل رژیم گفته بود: اگر اجازه نمیدهید چادر بپوشم اشکالی ندارد، ولی اگر اجازه ندهید حجاب داشته باشم مدرسه را تعطیل میکنم. به همین دلیل، همیشه لباسی شنلمانند میپوشید و حجاب داشت. آن زمان، چون مدرسه دیگری در مشهد نبود، با خواسته او موافقت کردند. ثبتنام در این مدرسه چندان راحت نبود. از آنجایی که خانم شاهزاده پدرش را میشناخت، اجازه داده بود، ایشان را ثبتنام کنند. میگفت: به آیتا... نوقانی ارادت دارم و پای منبرهای او بزرگ شدهام.»
او دوران دبستان و دبیرستان را گذراند و بعد به دروس حوزوی میپرداخت، دروسی که آنها را با شاگردی نزد پدر خود میآموخت و در مشهد اولین زنی شناخته شد، که به درس کلام اسلامی تسلط داشت. «شاگردان مدرسه فروغ برای ادامه تحصیل در دوران دبیرستان وارد مدرسه «ایراندخت» میشدند که مدیریت آن با خواهر همین خانم شاهزاده بود و دخترها امکان پوشش روسری داشتند. آن زمان زبان خارجیای که به بچهها آموزش میدادند فرانسوی بود و خانم نوقانی الفبای آن را خوب یاد گرفته بود، تحصیلات کلاسیک را در این مدارس گذراند و تا هیجدهسالگیام که پدرش زنده بود، درسهای ادبیات عرب را پیش ایشان میخواند.
درس کلام و معرفةالنفس را نزد پدرش آموخت. ایشان سال ۱۳۲۹ فوت کرد. مدتی هم استادی از حوزه به خانه میآمد و به ایشان درس میداد، مطالعه زیادی داشت و همه وقت خود را در کتابخانه پدرش میگذراند، که کتابخانه بزرگی است. کار همیشهاش مطالعه بود و به این کار علاقه فراوانی داشت. البته پدرش در کتابهایی که مفاهیم مشکلی داشتند حاشیهنویسی کرده بود. این حاشیه نویسیها به ایشان خیلی کمک میکرد.
تحصنهای زنان مشهدی که با حضور سودجویانه منافقان آمیخته بوده است، با سخنرانی زنانی انقلابی همچون بانو نوقانی نیز همراه بود، ایشان در مصاحبهای گفته بود: «در تحصنها منافقان هم خودشان را با ما قاتی میکردند، لباسهایی نظامی میپوشیدند که به میلیشیا معروف بود. شکل و شمایل لباس نظامی داشت. با آنها بحثهای مفصلی درباره حضور زنان در میدانهای جنگ و نبرد میکردیم.
بانویی با زیست مجتهدانه
به آنها که علاقه داشتند در میدانهای نبرد و جنگ باشند و سلاح در دست بگیرند میگفتم: مگر در صدر اسلام زنها در میدان نبرد بودهاند که شما میخواهید به میدان بروید؟ از طرفی هم در صدر اسلام زنها را اسیر نمیکردند، ولی رژیم این قاعده را نداشت. میگفتم که زنان باید در پشت جبههها فعالیت کنند. بحثهای زیادی در این زمینهها داشتیم، ولی فایدهای نداشت، چون آنها قصد شستوشوی ذهنی جوانان و دانشجویان را داشتند، هدف منافقان از حضور در جمع ما جمع کردن نیرو بود و چون پست و مقام اسم و رسمدار به خانمها میدادند خیلیها جذب آنها میشدند.
خاطرم هست که آخرین شب اعتصاب در خانه آیتالله قمی، خانم طاهایی از من خواست درباره نظر اسلام در خصوص حضور زنان در جبههها سخنرانی کنم. بعد از اینکه سخنرانیام را انجام دادم، متوجه شدم آیت الله قمی همان شب نوار این سخنرانی را گوش کرده و از دخترش که در جمع ما بود سؤال کرده بود چه کسی سخنرانی میکند.
او هم اسم من را آورده بود و ایشان گفته بود سخنرانی خوبی انجام شده است.»
بتول نوقانی، بانوی انقلابی مشهدی
در کنار تحصنها و راهپیماییها، فعالیتهای آموزشی خانم نوقانی در مکتب با فعالیتهای سیاسی ضد نظام شاهنشاهی نیز همراه بود و با تفسیر قرآن، به بیان مشکلات نظام نیز میپرداخت، زمانی که خانم طاهایی به زاهدان رفته بود تا از دست مأموران شاه در امان باشد، از ایشان خواست درس تفسیر را در روزهای یکشنبه و سهشنبه در مکتب برگزار کند، تا مکتب تعطیل نشود.
مأموران مدام میآمدند و پیگیر بودند و ایشان در جواب میگفت، تفسیر قرآن درس میدهم، ولی در اصل صحبتهایی ضد نظام شاهنشاهی داشتند. به هر حال، از هر جایی از قرآن، نکتهای برای اشاره به ظلم آن دوران داشت. حتی یک دورهای سوره «ممتحنه» را تفسیر میکرد که حسابی به نظام شاهنشاهی هجوم میبرد، آن زمان مرحوم هاشمینژاد به برادر ایشان پیام داده بود که «به خواهرتان بگویید مراقب خودشان باشند. ممکن است رژیم همین درس تفسیر را بهانهای برای دستگیری ایشان کند.» حقیقت هم این بود که کارهای ایشان را زیر نظر داشتند. منتظر بودند چیزی دستشان بیاید و بانو نوقانی را دستگیر کنند.
مدتی هم دستشان به چیزی نرسید و از سر ناچاری مکتب را تعطیل کردند. بعد از تعطیل شدن مکتب، سخنرانیهای ایشان در مسجدالنبی(ص) خیابان کوهسنگی ادامه داشت، در همان ایام انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب اسلامی، در مکتب درس نهجالبلاغه میداد.
بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
پس از پیروزی انقلاب تا مدتی در مکتب نرجس به تدریس علوم قرآنی و کلام ادامه میدهد، علاقهاش به نهجالبلاغه باعث میشود در کنار جلسات آموزشی در مکتب نرجس، کمکم دورههایی آموزشی نیز در منزل خود برگزار کند و این کلام بینهایت پرمعنی را به بانوان بیشتری آموزش دهد، اما با کهولت سن مجبور به تعطیل کردن جلسات میشود. «همزمان با درس نهجالبلاغه و تفسیر قرآن در مکتب، در خانه تدریس میکردد. جزوههای دستنوشته را شاگردان ایشان دستنویس میکردند و بین هم میچرخاندند.
خانم طاهایی که فوت کرد، حضور ایشان هم در مکتب تقریبا کمرنگ شد و مجالس تفسیر را کلا به خانه آورد، البته همان سالها سکته قلبی جزئی هم کرد که از نظر حرکتی و کلامی کمی برایش مشکل ایجاد کرد، ولی الحمدلله به مغز آسیبی نرسید و هیچ تأثیری روی حافظه این بانو نگذاشت. طبق گفته این بانو، خانم دکتری که از ایشان نوار مغز گرفته بود، میگفت، جالب است که مغزت هیچ مشکلی ندارد. در جواب دکتر گفته بود، که این مغز بیمه امیرالمؤمنین(ع) است و چون تفسیر و نهجالبلاغه درس میدهم، خودشان از من مراقبت میکنند.
بعد از فوت پدرش، هر سؤالی داشت از برادر مرحومش آیت الله مهدی نوقانی، میپرسید. برادر این بانو سال ۷۱ فوت کرد. پدرش هر سال عاشورا و تاسوعا، اربعین و شهادت حضرت موسیبنجعفر(ع) در خانه خود سخنرانی داشت. حیاط را میپوشاندند و مجلس روضه برگزار میکردند. این روضهها قدمتی صدساله دارد. پدر ایشان که مدیریت مدرسه نواب را برعهده داشت، شبهای قدر در این مدرسه سخنرانی میکرد. این سخنرانیها حالت درسی و آموزشی داشت. ایشان پای همین سخنرانیها بزرگ شده بود.
بانو نوقانی پس از گذراندن درسهای حوزوی نزد پدر و برادر خود، به دعوت خانم طاهایی، با او همراه و همقدم میشود و در تأسیس و راهاندازی مکتب نرجس و تربیت دانشآموختگان همت میگمارد. همکاری او تا اندازهای است که در زمان حضور نداشتن مرحوم طاهایی در مشهد -برای در امان ماندن از دست عوامل رژیم شاهنشاهی بهناچار به سیستان رفته بود- چراغ این پایگاه را روشن نگه میدارد.
مدت همکاری ایشان با مکتب نرجس به بیش از ۴۰ سال میرسد. از اوایل تأسیس مکتب همراه خانم طاهایی بود، آن زمان خانم طاهایی کوچه چهارباغ زندگی میکرد. چند سالی در خانه فعالیت میکرد و بعد از آن، حدود سال ۴۲ به این فکر افتاد که زمینی را برای مکتب تهیه کند.
ایشان سعی داشتند در محدوده چهارراه شهدا این کار را انجام دهد اما به توافق نرسید و مکتب را در محل کنونی احداث کرد. آن زمان کسی نبود برای خانمها درس کلام اسلامی بگوید و چون ایشان درس کلام را محضر پدرش گذرانده بود، به ایشان پیشنهاد دادند این درس را در مکتب ارائه دهد که همراه با تفسیر قرآن و نهجالبلاغه آن را به خانمها آموزش میداد.
همزمان با شروع درس کلام اسلامی در مکتب، به پاسخگویی سؤالات دانشجویانی نیز که مراجعه میکردند میپرداخت، این سالها همزمان بود با جان گرفتن مبارزات مردمی. «دانشجویان فراوانی در مکتب رفتوآمد داشتند و پرسشهای بسیاری درباره مسائل خداشناسی مطرح میکردند. چون درس کلام با فلسفه و منطق در ارتباط است، خانم طاهایی پاسخگویی به سؤالات دانشجویان را هم به ایشان سپرد پاسخگویی به سؤالات هفتهای یک بار و در روزهای پنجشنبه صورت میگرفت.
حاجیه خانم بتول نوقانی سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف سپری نمود و اینک سبکبار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.
امید است با همت و پشتکار شاگردان وی، راه و سلوک ایشان در معرفی معارف عظیم قرآن و نهج البلاغه تداوم داشته باشد.